سفارش تبلیغ
صبا ویژن

گفته بودی دلتنگی هایم را با قاصدک ها قسمت کنم

تا به گوش تو برسانند....

می گفتی قاصدکها گوش شنوا دارند...

غم هایت را در گوششان زمزمه کن و به باد بسپار ....

من اکنون صاحب دشتی قاصدکم!

اما مگر تو نمی دانستی قاصدکهای خیس از اشک



می میرند؟




تاریخ : پنج شنبه 92/12/1 | 2:11 عصر | نویسنده : جعفر | نظر

دوسـتم !

پـیراهنـم را بـزن بـالا ...

کـمرم را دیـدی ؟

نـترس چـیزی نـیست !...

ایـنها فـقط جـای خـنجرنـد ، مـن نـفهمیـدم در رفـاقـت چـه شد !

" تــو مـواظـب بــاش "




تاریخ : پنج شنبه 92/12/1 | 2:10 عصر | نویسنده : جعفر | نظر

خدایا .. من همانی هستم که وقت و بی وقت مزاحمت می شوم
همانی که وقتی دلش می گیرد و بغضش می ترکد، می آید سراغت
من همانی ام که همیشه دعاهای عحیب و غریب می کند
و چشم هایش را می بندد و می گوید
من این حرف ها سرم نمی شود. باید دعایم را مستجاب کنی


همانی که گاهی لج می کند و گاهی خودش را برایت لوس می کند
همانی که نمازهایش یکی در میان قضا می شود و کلی روزه نگرفته دارد
همانی که بعضی وقت ها پشت سر مردم حرف می زند
گاهی بد جنس می شود البته گاهی هم خود خواه
حالا یادت آمد من کی هستم

خدایا هر چند دلم را شکستند . . .اما .  .  می خواهم آنگونه زنده ام نگاه داری که نشکند دلی از زنده بودنم
و آنگونه مرا بمیرانی که کسی به وجد نیاید از نبودن




تاریخ : پنج شنبه 92/12/1 | 2:9 عصر | نویسنده : جعفر | نظر

بیا تمامش کنیم….

همه چیز را….

که نه من سد راه تو باشم و نه تو مجبور به ماندن….

نگران نباش….

قول میدهم کسی جای تو را نمیگیرد…

اما فراموشم کن…..

بخند… تو که مقصر نبودی…

من این بازی را شروع کردم… خودم هم تمامش میکنم…

میدانی؟؟؟؟؟؟؟؟

گاهی نرسیدن زیباترین پایان یک عاشقانه است….

بیا به هم نرسیم…!!!!!




تاریخ : پنج شنبه 92/12/1 | 2:7 عصر | نویسنده : جعفر | نظر

عشقه من . . .از تو متنفرم  حتی اگه اندازه ی تمام دنیا دوستم داشته باشی . .

برایت آرزوی مرگ نمیکنم چون باید بمانی . .

باید بمانی و خوشبختی من وبدبختیه خود را ببینی . . .

منتظر آن روز هستم . . .مانند روزی که رفتی و گفتی دیگر باز نمیگردی . . .





تاریخ : پنج شنبه 92/12/1 | 2:5 عصر | نویسنده : جعفر | نظر


  • paper | فروش رپورتاژ آگهی دائمی | فروش بک لینک انبوه
  • فروش آگهی رپرتاژ | خرید رپرتاژ