سفارش تبلیغ
صبا ویژن

اگر دروغ رنگ داشت هر روز شاید ده ها رنگین کمان از دهانمان نطفه

میبست و بی رنگی کیمیاترین چیزها بود




اگر عشق ارتفاع داشت من زمین را زیر پای خود داشتم و تو هیچگاه

عزم صعود نمیکردی آنگاه شاید پرچم کهربایی مرا درقله ها به تمسخر میگرفتی



اگر گناه وزن داشت آنگاه هیچگاه کسی را توان آن نبود که قدمی بردارد



اگر دیوار نبود نزدیکتر بودیم همه وسعت دنیا یک خانه میشد و

تمام محتوای سفره سهم همه بودو هیچکس در پشت هیچ ناکجایی پنهان نمیشد



اگر خواب حقیقت داشت همیشه با تو در آن ساحل سبز لبریز از ناباوری بودم



اگر همه سکه داشتند دلها سکه رابیش از خدا نمیپرستید و یکنفر کنار خیابان

خواب گندم نمیدید تا دیگری ازسر جوانمردی بی ارزشترین سکه اش را

نثار او کند



اگر مرگ نبود زندگی بی ارزشترین کالا بود زیبایی نبود خوبی هم شاید



اگر عشق نبود به کدامین بهانه میخندیدیم و میگریستیم؟

کدام لحظه ناب را اندیشه میکردیم؟

چگونه عبور روزهای تلخ را تاب میاوردیم؟

آری بیگمان پیشتر از اینها مرده بودیم اگر عشق نبود



و اگر کینه نبود قلبها تمام حجم خود را در اختیار عشق میگذاشتند و من

با دستانی که زخم خورده توست گیسوان بلند تو را نوازش میکردم و تو

سنگی را که به شیشه ات زده بودم به یادگار نگه میداشتی و ما

پیمانه هایمان را شبهای مهتابی به سلامتی دشمنانمان پر میکردی




تاریخ : سه شنبه 92/2/24 | 1:0 عصر | نویسنده : جعفر | نظر


  • paper | فروش رپورتاژ آگهی دائمی | فروش بک لینک انبوه
  • فروش آگهی رپرتاژ | خرید رپرتاژ