شب رفت و وداع با تو پنهانی شد
رفتی و هر آنچه خوب می دانی شد
حال من و آسمان شبیه به هم است
حال من و او همیشه بارانی شد
*****
آخر نتوانست دل از غم بکند
دل از غم یار خویش، یک دم بکند
عمق تو کفاف دردهای او نیست،
رفته ست که چاه دیگری هم بکند
*****
...و دائم ازغم آلاله می خواند
به یاد عشق خود با ناله می خواند
سرش را که درون چاه می برد
فقط ازیاس هجدهساله می خواند
تاریخ : شنبه 92/2/21 | 5:26 عصر | نویسنده : جعفر | نظر
.: Weblog Themes By Pichak :.